در این مقاله قصد داریم به ارائه خلاصه کتاب ۱۲ ستون موفقیت نوشته جیم ران و کریس وایندر بپردازیم. اگر تمایل دارید که نکات ارزشمند و مفید این کتاب را بدانید تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
دربارهی نویسنده کتاب ۱۲ ستون موفقیت، جیم ران
جیم ران یکی از اساتید مشهور موفقیت در جهان است. او در قرن ۲۰ میلادی با آموزشهای خود شاگردان زیادی را به موفقیت رسانده است. جیم ران علاوه بر موفقیتهای خود، با آموزههای خود کمک کرد تا افراد زیادی از سراسر جهان، موفقیت را تجربه کنند.
از شاگردان مهم جیم ران به میتوان به اشخاصی مانند آنتونی رابینز، برایان تریسی، دارن هاردی اشاره کرد. همین چند جمله به شما نشان میدهد که کتاب ۱۲ ستون موفقیت حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اساسا کتابهای جیم ران مختصر هستند و اصول موفقیت را با به سادگی بیان میکنند.
به شما پیشنهاد میکنیم خلاصه کتاب ۱۲ ستون موفقیت را از دست ندهید و تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
خلاصه کتاب ۱۲ ستون موفقیت
ستون اول: زندگی فقط وقتی تغییر میکند که شما تغییر کنید
اولین ستونی که در کتاب ۱۲ ستون موفقیت ذکر شده است، ایجاد تغییر است اما منظور تغییر دکوراسیون منزل و رنگ خانه و ماشین و غیره نیست بلکه تغییر درونی در خود، تغییر نگرش و باورها.
زندگی زمانی تغییر میکند که خودمان را تغییر دهیم. هر روز به دلیل کوچک بودن منزلمان گلایه میکنیم و یک حس ناخوشایند به زندگی داریم اما هیچوقت نمیگوییم که این فضای کوچک خانه موجب ایجاد یک فضای صمیمی در خانه شده است. سعی کنید نگرش خود را نسبت به شرایط و موقعیتها تغیر دهید. مثبت فکر کنید و زندگی را جور دیگری ببینید. آن موقع نهتنها زندگی، بلکه تمام دنیای پیرامون شما تغییر خواهد کرد.
ستون دوم: وضعیت بیرونی تو انعکاسی از درون توست
از دیدگاه جیم ران و کریس وایدنر، انسان در سه جنبهی جسمی، روحی و روانی خلاصه می شود که باید برای رشد هر کدام از این ابعاد وقت بگذارد و تلاش کند. وضعیت بیرونی شما به سلامت و وضعیت جسم، روح و روان شما وابسته است. دومین ستون موفقیت اهمیت و توجه به این سه جنبهی انسانی است. در واقع شما باید بهصورت متعادل به این سه بعد توجه کنید و آنها را رشد و توسعه دهید.
ستون سوم: برای رشد هر رابطهای، لازم است زمان، تلاش و تخیل صرف کنید
ما انسانها به ارتباط با بقیه نیازمندیم و یک زندگی اجتماعی را تجربه میکنیم؛ بنابراین باید به نوع این ارتباطات و کیفیت آنها اهمیت ویژهای قائل شویم. برای اینکه رابطهی مؤثرتری با بقیه افراد داشته باشیم باید هم تلاش کنیم و هم خلاقیت داشته باشیم. یک رابطهی کلیشهای و تکراری ما را از اطرافیانمان دور میسازد.
ستون چهارم: علت اصلی تعیین کردن هدف این است که در مسیر رسیدن به آن، به انسان بهتری تبدیل شوید
چهارمین ستون موفقیت از خلاصه کتاب ۱۲ ستون موفقیت، دستیابی به اهداف است. تا وقتیکه خود را تسلیم شده بدانیم و از اهداف خود صرفنظر کنیم و برای تحقق آنها تلاشی نکنیم، بیتردید موفقیت را تجربه نخواهیم کرد و همواره احساس شکست با ما همراه خواهد بود. پس اهداف خود را آگاهانه تعیین کنید و برای دستیابی به آنها تلاش کنید. یادتان باشد ما در راه دستیابی به اهداف باید به انسان بهتری تبدیل شویم.
ستون پنجم: هر روز فرصتهای زیادی داری، اما فقط یکی از آنها بهترین فرصت است
ستون پنجم از ستونهای موفقیت، مدیریت زمان و بهرهمندی صحیح از فرصتهای پیش رو است. در این ستون میخوانیم که برای رسیدن به اهداف باید برنامهریزی دقیقی داشته باشیم.
ستون ششم: با مردمان آسوده نباش وگرنه پیشرفت نخواهی کرد. به میان مردمی برو که انتظارات و تقاضاهای زیاد دارند
به ارتباط خود با دقت نگاه کنید. چه افرادی در زندگی شما وجود دارند؟ با چه کسانی در معاشرت هستید؟ از ارتباطات خود به چه اندازه برای دستیابی به اهداف خود بهرهمند میشوید؟ سعی کنید با افراد موفق و مثبت اندیش در ارتباط باشید و با آنها معاشرت کنید. انسانهای موفق الگوهای بسیار خوبی برای دستیابی به اهداف هستند.
ستون هفتم: آموزش رسمی برای تو کسب درآمد میکند، خودآموزی برایت ثروت میآورد
ما به دنبال درآمد کم نیستیم، ما در پی کسب ثروت هستیم. با آموزشهای مدرسه و دانشگاه فقط میتوانیم روزگار را بگذرانیم، باید به دنبال اندوختن علم باشیم، بزرگترین ثروت علماندوزی است و همین علماندوزی ثروت میآورد. تمام عمر باید در پی یادگیری علم بود.
ستون هشتم: برای تأثیرگذاری بر دیگران، باید کاری کنی که تو را دارای استعداد و قابلیت ببینند.
تمام زندگی فروش است. برای اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشید باید رمز و راز تأثیرگذاری بر دیگران را بدانید. برای اینکه به اهداف خود دست پیدا کنیم باید قادر باشیم بر دیگران تأثیر بگذاریم. ما از لحظه تولد به دنبال تأثیرگذاری بر دیگران هستیم.
ستون نهم: شخصیتی که در فرآیند کسب ثروت پیدا میکنید، به طور مستقیم بر آنچه به دست میآورید تأثیر می گذارد.
به هر اندازه که بر رشد و توسعه فردی خود، روی علم اندوزی و آگاهی خود زمان بگذارید، درامد شما افزایش پیدا میکند. جیم ران و کریس وایدنر معتقد هستند که درآمد ما با رشد شخصی ما رابطهی مستقیم دارد.
ستون دهم: ارتباط به معنای تلاش دو یا چند نفر برای پیدا کردن زمینههای مشترک ایجاد تفاهم است و زمانی که افراد بتوانند آن اشتراکها را پیدا کنند، باهم قدرت زیادی خواهند داشت
حتماً شما هم شنیدهاید که میگویند یک دست صدا ندارد. برای دستیابی به موفقیت باید به دنبال تفاهم و اشتراک اهداف با دیگران باشیم. تلاش دو یا چند نفر برای دستیابی به اهداف، قدرت، سرعت و انگیزهی بالایی را تولید میکند.
ستون یازدهم: رهبری دیگران کمک کردن به آنها برای تغییر و بهبود افکار، عقاید و رفتارشان است
اگر در شرایطی قرار دارید که قادرید بر دیگران اثرگذار باشید، سعی کنید رهبر باشید نه مدیر. رهبر کسی است میتواند بر جامعه و اطرافیانش تأثیر بالایی داشته باشد.
ستون دوازدهم: طوری زندگی کن که از جنبههای معنوی، فکری، جسمی، ارتباطی و مالی به بقیه کم کنی، طوری زندگی کن که زندگیت استثنایی باشد
سعی کنید تمامی ابعاد و جنبههای زندگی خود را بهصورت همزمان توسعه دهید. نباید تمرکز خود را فقط بر یک جنبه معطوف کنید.
سخن پایانی
جیم ران یکی از اساتید مشهور موفقیت در جهان است. او در قرن ۲۰ میلادی با آموزشهای خود شاگردان زیادی را به موفقیت رسانده است. جیم ران علاوه بر موفقیتهای خود، با آموزههای خود کمک کرد تا افراد زیادی از سراسر جهان موفقیت را تجربه کنند.
از شاگردان مهم جیم ران به میتوان به اشخاصی مانند آنتونی رابینز، برایان تریسی، دارن هاردی اشاره کرد. همین چند جمله به شما نشان میدهد که کتاب ۱۲ ستون موفقیت حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اساس کتابهای جیم ران مختصر هستند و اصول موفقیت را با به سادگی بیان میکنند.
در این مقاله به بررسی درسها و آموزههای خلاصه کتاب ۱۲ ستون موفقیت نوشته جیم ران و کریس وایندر پرداختیم و سعی کردیم خلاصهای مفید از ستونهای موفقیت این کتاب را برای شما بازگو کنیم.
امیدواریم از این مقاله برای شما مفید واقع شود. از اینکه تا انتهای مقاله با ما همراه بودهاید از شما سپاسگزاریم. لطفاً تجربیات و نظرات خود را با آژانس دیجیتال مارکتینگ ای تی هما به اشتراک بگذارید.