چگونه یک بیزینس پلن استارتاپی بنویسیم؟
در دنیای پویای استارتاپها، داشتن یک بیزینس پلن جامع و دقیق، کلید موفقیت است. بیزینس پلن نه تنها به عنوان یک نقشه راه برای کارآفرینان عمل میکند، بلکه ابزاری ضروری برای جذب سرمایه گذاران و همکاران بالقوه است. در این مقاله، به بررسی مراحل و نکات کلیدی برای نوشتن یک بیزینس پلن استارتاپی موفق خواهیم پرداخت تا بتوانید ایدههای خود را به شکلی حرفهای و قانع کننده ارائه دهید.
بیزینس پلن چیست؟
بیزینس پلن استارتاپی یک نقشه جامع و استراتژیک برای رشد و توسعه کسب و کار است. این طرح به شما کمک میکند تا مشخص کنید که چه کسی هستید، چه اهدافی دارید و چگونه قصد دارید به آنها دست یابید. علاوه بر این، بیزینس پلن نقش حیاتی در جذب سرمایه گذاران و همکاران جدید دارد. باید توجه داشت که داشتن یک ایده تجاری به تنهایی کافی نیست؛ بیزینس پلن باید به طور دقیق و کامل تدوین شود تا مسیر موفقیت کسب و کار را هموار کند.
اهمیت داشتن بیزینس پلن برای استارتاپ ها
زمانی که به نوشتن بیزینس پلن برای استارتاپ خود فکر میکنید، چه مسائلی در ذهنتان میگذرد؟ آیا به اهمیت طرح کسب و کار برای برنامه ریزی و پیشبرد کسب و کارتان واقف هستید؟
اغلب، تهیه بیزینس پلن (Business Plan) به عنوان هیجان انگیزترین بخش راهاندازی یک کسب و کار در نظر گرفته نمیشود. کارآفرینانی که شور و شوق زیادی نسبت به ایده تجاری خود دارند، معمولاً اشتیاق زیادی برای نوشتن بیزینس پلن نشان نمیدهند.
بسیاری از کارآفرینان تمایلی ندارند هفتهها یا حتی ماهها زمان خود را به نوشتن طرح کسب و کاری اختصاص دهند که بر این باورند کاملاً با آن آشنا هستند.
یک تصور رایج و اشتباه دیگر نیز بین کارآفرینان وجود دارد: «من نیازی به طرح کسب و کار ندارم، چون به دنبال جذب سرمایه نیستم.»
از نظر فنی، اگر به دنبال جذب سرمایه از منابع خارجی نیستید، ممکن است نیازی به تهیه طرح کسب و کار نداشته باشید. اما دلایل واقعی نوشتن بیزینس پلن هیچ ارتباطی به افراد دیگر ندارد و به طور مستقیم به خودتان مربوط میشود.
ضرورت و اهمیت بیزینس پلن برای استارتاپ ها
تحقیقات نشان میدهند که افرادی که بیزینس پلن دارند، دو برابر بیشتر از سایرین موفق میشوند. سرمایه گذاران نیز به طرح کسب و کار اهمیت زیادی میدهند و کسب و کارهایی با بیزینس پلن قوی شانس بیشتری برای جذب سرمایه دارند. بسیاری از ایدهها در همان مراحل اولیه شکست میخورند، اما داشتن بیزینس پلن احتمال موفقیت را ۲.۵ برابر افزایش میدهد.
۱. تفکر جامع درباره کسبوکار
بیزینس پلن کارآفرینان را مجبور میکند به تمام جنبههای اجرایی مانند بازاریابی، مدیریت مالی و برنامه تأمین مالی توجه کنند. این تفکر جامع کمک میکند تا مسیر موفقیت بهوضوح ترسیم شود.
۲. شناسایی مشکلات احتمالی
آماده سازی بیزینس پلن به شناسایی نقاط ضعف و مشکلات پیش از اجرایی شدن کمک میکند، از اتلاف وقت و هزینههای غیر ضروری جلوگیری میکند و مسیر بهبود را هموارتر میسازد.
۳. آمادگی برای جذب سرمایه
حتی اگر بهدنبال جذب سرمایه نباشید، وجود بیزینس پلن بهروز میتواند در صورت نیاز سریعتر سرمایه گذاران را جذب کند و روند تامین مالی را تسهیل کند.
۴. توضیح بهتر مفهوم کسبوکار
بیزینس پلن به همتیمیها، شرکای تجاری و کارمندان کمک میکند تا با اهداف و چشمانداز کسب و کار آشنا شوند و تصمیم گیری بهتری درباره همکاری با شما بگیرند.
۵. افزایش شانس موفقیت
بیزینس پلن با مرور جزئیات مهم تجاری مانند برنامه بازاریابی و تأمین مالی، شانس موفقیت را افزایش میدهد. این سند با شناسایی مخاطبان هدف و ارائه بهترین استراتژیها برای ورود به بازار، کمک میکند تا سرمایه گذاران و مشتریان بالقوه را متقاعد کنید.
برای موفقیت در استارتاپ خود، نوشتن بیزینس پلن را جدی بگیرید و از مزایای آن بهرهمند شوید.
در کدام شرایط باید به تدوین طرح کسب و کار بپردازیم؟
به طور کلی، برای راه اندازی هر کسب و کار جدید، داشتن یک بیزینس پلن ضروری است. این طرح به عنوان نقشه راه در مسیر شغلی عمل میکند و کمک میکند کارآفرین همیشه بداند مرحله بعدی چه اقداماتی را باید انجام دهد. علاوه بر این، در شرایط زیر نوشتن بیزینس پلن بسیار لازم و ضروری است:
– دریافت وام و جذب سرمایه
– پیدا کردن همکار یا شریک جدید
– جذب، استخدام و حفظ نیروهای خلاق
– کاهش سرعت رشد کسب و کار و نیاز به انجام تغییرات
داشتن یک بیزینس پلن قوی به شما کمک میکند تا در این شرایط بهترین تصمیمات را بگیرید و مسیر موفقیت خود را هموار کنید.
ویژگیهای اساسی یک بیزینس پلن موفق
بسیاری از بیزینس پلنها تنها تصورات و ایدههای غیر واقعی هستند. برخی کارآفرینان طرح تجاری را صرفاً به عنوان ابزاری برای جذب سرمایه گذاران و وام دهندگان میبینند، اما این دیدگاه نادرست است. یک بیزینس پلن خوب ابتدا باید خود کارآفرین را قانع کند که ایدهای که مطرح شده عملی و منطقی است. چون زمان، پول و تلاش کارآفرین بر اساس این طرح صرف میشود، اگر به آن اعتقاد نداشته باشد، کار به درستی پیش نمیرود.
نوشتن بیزینس پلن باید به گونهای باشد که نقشهای واضح برای شروع و ادامه یک تجارت موفق ارائه دهد. این طرح باید شامل برنامههای استراتژیک، فروش و بازاریابی باشد و زمینه را برای مراحل اصلی کار فراهم کند. جلب حمایت سرمایه گذاران یا وام دهندگان، بعد از توسعه این مراحل میآید.
برای بسیاری از کارآفرینان موفق، نوشتن بیزینس پلن اولین گام برای تصمیم گیری در مورد شروع یک کار جدید است. شکست یک ایده تجاری بر روی کاغذ، از اتلاف وقت و پول جلوگیری میکند. بنابراین، بیزینس پلن شما باید حداقل ویژگیهای زیر را داشته باشد:
– منطقی و هدفمند باشد
ممکن است یک ایده در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما پس از تحلیل دادهها و شرایط بازار، به پروژهای غیر قابل اجرا تبدیل شود.
– راهنمای عملیات کسب و کار
به عنوان نقشه راه مدیران عمل کند.
– بیان هدف و چشمانداز شرکت
اهداف و چشمانداز شرکت را مشخص کند.
– شرح وظایف مدیران
وظایف مدیران را به طور کامل توضیح دهد.
– بیان نیازهای پرسنل
نیازهای پرسنل را به وضوح بیان کند.
– ارائه برنامههای بازاریابی
نمای کلی از برنامههای بازاریابی شرکت ارائه دهد و شرایط رقابتی فعلی و آینده کسب و کار را تحلیل کند.
– پیشنهاد منطقی برای تامین مالی
پایه و مبنای منطقی برای جذب سرمایه گذاران و وام دهندگان ایجاد کند.
یک بیزینس پلن خوب باید قانع کننده باشد و نشان دهد که ایده موجود عملیاتی است و شانس موفقیت بالایی دارد.
نحوه نوشتن بیزینس پلن
برای نوشتن یک بیزینس پلن، باید به ۹ مولفه اساسی توجه کرد. با تکمیل این مراحل، میتوان به یک طرح جامع و کامل برای کسبوکار مورد نظر دست یافت. این مولفهها عبارتند از:
- خلاصه اجرایی
- نمای کلی صنعت و بازار
- محصولات و خدمات
- فرصتهای بازار
- فروش و بازاریابی
- تحلیل مزایای رقابتی
- برنامه عملیاتی
- تیم مدیریتی
- برنامه مالی
برای تهیه بیزینس پلن مربوط به هر کسب و کاری، باید مراحل بالا را طی کنید. محتوای هر یک از این مراحل ممکن است بسته به نوع پروژه متفاوت باشد. در ادامه، نحوه نوشتن یک بیزینس پلن استارتاپی موفق را با بررسی هر یک از این موارد توضیح میدهیم.
تدوین بخش خلاصه اجرایی در بیزینس پلن
خلاصه اجرایی به طور کلی اهداف شرکت را بیان میکند. اگرچه جمع بندی اهداف یک طرح در یک یا دو صفحه ممکن است چالش برانگیز باشد، اما یک خلاصه اجرایی خوب باید شامل موارد زیر باشد:
– شرح مختصر کالا و خدمات
– خلاصهای از اهداف پروژه
– توصیف شرایط بازار
– نگاهی به رقابت در بازار و مزیت نسبی پروژه
– نمایی از پتانسیل رشد پروژه
– بررسی منابع مالی مورد نیاز و نحوه تامین آن
این مراحل، اگرچه ممکن است زیاد به نظر برسند، در خلاصه اجرایی بسیار مهم هستند. چراکه این بخش نقش تعیین کنندهای در موفقیت یا شکست برنامه تجاری شما در جذب سرمایه دارد.
هدف یک کسب و کار واقعی، حل مشکلات مشتریان است. اگر خلاصه اجرایی شما نتواند بهخوبی در یک یا دو صفحه، چگونگی حل مشکل مشتری و رسیدن به سود را نشان دهد، ممکن است مشکل طرح شده وجود نداشته باشد یا طرح شما نتواند پاسخ مناسبی برای آن ارائه دهد.
بنابراین، به خلاصه اجرایی به عنوان نمای کلی طرح کسب و کار خود نگاه کنید. در این بخش، تا حد امکان از تبلیغ کسب و کار خود اجتناب کنید و تمرکزتان بر ایجاد حس مثبت در خواننده باشد. به طور صریح مشخص کنید قصد انجام چه کاری دارید، چه برنامهای برای آن دارید و چگونه موفق خواهید شد.
خلاصه اجرایی چه کمکی به ما میکند؟
هدف از نوشتن بیزینس پلن این است که به شما در راهاندازی و توسعه کسب و کار کمک کند. خلاصه اجرایی، به عنوان بخش اصلی طرح، باید امکانات زیر را برای شما فراهم کند:
– اصلاح و تقویت ایده طرح: خلاصه اجرایی، نکات مهم برنامه شما را برجسته و مسائل کم اهمیت را حذف میکند. در حین تدوین خلاصه اجرایی، شما باید بر روی مسائل کلیدی تمرکز کنید که بیشترین نقش را در موفقیت پروژه دارد. اگر ایده شما در خلاصه اجرایی پیچیده و مبهم است، بازنگری کنید و از ابتدا شروع کنید. بیشتر مشاغل بزرگ را در چند جمله میتوان خلاصه کرد.
– تعیین اولویتهای طرح کسب و کار: خواننده طرح کسبوکار، برنامه را طبق ترتیب نوشته شما مطالعه میکند. توسعه محصول، پژوهش، مکانیابی، راه حلهای مشارکتی، کدام یک اهمیت بیشتری دارد؟ در طی نوشتن طرح کسب و کار، به درک درستی از اولویتها خواهید رسید.
– آسان کردن مراحل بعدی طرح نویسی: پس از اتمام خلاصه اجرایی، میتوان از آن به عنوان یک برنامه کلی برای نوشتن باقی مراحل استفاده کرد. نکات مهمی که در خلاصه اجرایی ذکر شدند را با جزئیات بیشتری در بخشهای دیگر بررسی کنید.
تدوین بخش نمای کلی بازار در بیزینس پلن
تهیه چکیدهای جامع از بازار مورد نظر، بهویژه در مرحله برنامه ریزی، چالش بزرگی است. اگر طرح کسب و کاری را در نظر بگیریم که به پروژهای قدیمی اشاره دارد، خلاصه کردن عملکرد فعلی آن مسئلهای ساده بهنظر میآید. اما تشریح اهداف و مواردی که قصد دارید به آنها دست پیدا کنید، ممکن است چالشبرانگیز باشد. بنابراین، بهتر است در چنین شرایطی با یک مرحله عقب نشینی شروع کنیم.
از سطح عمیقی درباره محصولات یا خدمات قابل ارائه، روشهای ارائه آنها، نیازمندیهای لازم برای ارائه خدمات، تأمین کنندگان مورد نیاز و بهویژه مخاطبان بالقوه این خدمات فکر کنید. بنابراین، در این بخش باید به طور دقیق به سوالات زیر پاسخ دهید:
– شرکت شما چه محصولات یا خدماتی عرضه میکند؟
– برای اجرای طرح خود به چه منابعی نیاز دارید؟
– کدام افراد خدمات را به مشتریان ارائه خواهند داد؟
– چه افرادی مشتریان شما هستند؟
با تغییر در جزئیات کوچک مربوط به هر یک از موارد فوق، سایر عناصر نیز تغییر خواهند کرد. به عنوان مثال، در صورتی که یک رستوران را به عنوان موضوع طرح کسب و کار در نظر بگیرید، با تغییر در منو، احتمالاً کارکنان، تأمین کنندگان مواد غذایی و حتی مکان رستوران نیز تغییر خواهد کرد.
نکات مهم در بررسی بیزینس پلن
اگر هنوز راهنمایی برای نگارش بخش نمای صنعت و کسب و کار لازم دارید، مشکلی نیست. در این بخش، به طور ساده و مختصر، اطلاعات اساسی مورد نیاز را بررسی میکنیم:
– صنعت خود را شناسایی کنید: آیا فعالیت شما در زمینه خرده فروشی، عمده فروشی، ارائه خدمات یا تولید است؟ بیان کامل نوع فعالیت شما امری ضروری است.
– مشتری خود را شناسایی کنید: بدون شناخت مشتریان، فروش کالا یا خدمات به آنها امکانپذیر نیست.
– مسئلهای که کسب و کارتان حل میکند را توضیح دهید: مشاغل موفق معمولاً مسائلی را که مشتریان دارند را حل میکنند.
– نحوه حل مسئله را توضیح دهید: برای مثال، میتوانید روشهای آنلاین برای خرید و فروش را بهعنوان یکی از راهحلهای طرح خود مطرح کنید.
اگر بخواهیم به جزئیات بیشتری بپردازیم، موارد زیر میتوانند کمک کننده باشند:
– مشتریان من کیستند و من به دنبال جذب چه کسانی هستم؟
– من چه مسئلهای را برای مشتری حل میکنم؟
– چگونه میخواهم مسئله مورد نظر را حل کنم؟
– سختیهای موجود در حل مسئله کجاست و چه راه حلی برای غلبه بر آنها پیشنهاد میدهید؟
– بیزینس مورد نظر در کدام منطقهای شرکت شکل خواهد گرفت؟
– برای مدیریت کسب و کار، چه محصولات، خدمات و تجهیزاتی نیاز است؟
– چه تعداد نیروی کار و با چه مهارتهایی برای این کار لازم است؟
– چگونه طرح من در رقابت با دیگران پیروز میشود؟
– من چگونه میتوانم نقاط قوت بیزینس خود را به مشتریان نشان دهم؟
با کار کردن بر روی این فهرست، احتمالاً جزئیات بیشتری خواهید دانست که از حد نیاز طرح کسب و کار فراتر میرود. شما با خلاصه کردن نکات کلیدی میتوانید این مسئله را حل کنید. یک نمای صنعت مناسب در طرح کسب و کار، اهداف پروژه و راهکارهای رسیدن به آن اهداف را به طور شفاف توضیح میدهد.
بخش تدوین محصولات و خدمات در بیزینس پلن
در این بخش از طرح کسب و کار، واجدین طرح باید به طور واضح و شفاف محصولات و خدمات شرکت خود را توصیف نمایند. ارائه جزئیات فنی و تخصصی محصولات و خدمات توصیه نمیشود و به جای آن، استفاده از اصطلاحات ساده و قابل فهم ترجیح داده میشود.
توضیح تفاوت محصولات و خدمات شرکت با رقبا از اهمیت بسزایی برخوردار است. این توضیح نشان میدهد که چرا محصولات شما در بازار مورد نیاز هستند و به سرمایهگذاران اطمینان میبخشد. در این بخش، اشاره به گواهینامههای ثبت اختراع، حق تکثیر و علامت تجاری نیز ضروری است. این گواهینامهها میتوانند تصدیق کننده حقیقت ارزش و تمایز محصولات شما باشند، بنابراین باید در طرح کسب و کار ذکر شوند. این موارد ممکن است شامل گواهینامههایی باشند که شما دریافت کردهاید یا در حال پیگیری و دریافت آنها هستید.
براساس نوع فعالیت شرکت، بخش محصولات و خدمات میتواند طولانی یا کوتاه باشد. اگر تجارت شما بر اساس تولید کالا است، باید به توصیف محصولات خود بیشتر توجه کنید. اما اگر قصد فروش کالاهای موجود در بازار و کسب درآمد از آنها را دارید، نیازی به ارائه جزئیات فنی محصول نیست، زیرا کلید موفقیت شما در قیمت گذاری رقابتی است، مگر اینکه کالای شما بسیار خاص و منحصر به فرد باشد. برای این محصولات، برنامه ریزی موثر برای بازاریابی و تبلیغات مهمترین عامل است.
در صورت ارائه محصول یا خدمت جدید، باید به طور کامل و کافی اطلاعات مربوطه را ارائه دهید. این اطلاعات شامل کاربردها، ارزش، ویژگیها و سایر جنبههای مهم محصول یا خدمت میشود. بدون این اطلاعات، طرح کسب و کار شما برای خواننده قابل ارزیابی نخواهد بود.
موارد مهم در بخش محصولات و خدمات
برای جلب توجه سرمایه گذاران و سایر خوانندگان به طرح، باید به سوالات زیر پاسخ دهید:
– وضعیت محصولات یا خدمات: آیا محصولات یا خدمات شما در حال ایجاد و توسعه هستند یا قبلاً موجود بودهاند؟
– زمان عرضه محصولات یا خدمات جدید: چه زمانی محصولات یا خدمات جدید شما به بازار عرضه خواهند شد؟
– ویژگیهای تمایز دهنده: چه ویژگیهایی محصولات یا خدمات شما را از رقبا متمایز میکنند؟ آیا مزایای رقابتی دارید؟
– هزینههای عملیاتی: آیا هزینههای عملیاتی شما به حدی پایین است که سود قابل توجهی ایجاد کند؟
– روند تهیه و تامین: محصولات شما چگونه تهیه و تولید میشوند؟ آیا محصولات تولید شده توسط شما هستند یا از تولید کنندگان دیگر تهیه میشوند؟
در کل، ارائه یک توصیف کامل و دقیق از محصولات و خدمات، ویژگیهای تمایزدهنده محصولات شما و نقاط قوت آنها، بینظیرترین موارد است که سرمایهگذاران و مشتریان را جلب میکند. در این بخش باید به توصیف کامل و شفافی از ویژگیهای منحصر به فرد، کاربردها، و مزایای محصولات و خدمات خود بپردازید.
همچنین، توجه به نیازهای مشتریان و راههایی که محصولات شما میتوانند این نیازها را برآورده کنند، بسیار حیاتی است. با توجه به این موارد، اطلاعات کافی برای نشان دادن چگونگی رفع نیازهای مشتریان و ارائه راهحلهایی که محصولات شما فراهم میکنند، باید در این بخش قرار داده شود.
همچنین، نیاز است که در صورت وجود، برنامههایی که برای بهبود و توسعه محصولات در آینده دارید، را نیز ذکر کنید. این شامل نقاط قوت موجودیتهای خود، پژوهشهای آینده و پیشبینیهای بازار است.
در نهایت، حاشیه سود و هزینههای مربوط به تولید و عرضه محصولات و خدمات نیز باید مورد بررسی و بررسی قرار گیرد. این موارد برای مشخص کردن پتانسیل سودآوری و میزان هزینههای مربوط به تولید و عرضه محصولات بسیار اهمیت دارند.
تدوین بخش فرصت های بازار در بیزینس پلن
تحقیقات مرتبط با بازار یکی از جنبههای حیاتی طرح تجاری است. با داشتن تحقیقات جامع درباره شرایط بازار، میتوان به موفقیت طرح امیدوار بود. یک طرح تجاری عالی، جمعیت شناسی مشتریان، عادات خرید، چرخههای خرید و تمایلات به استفاده از محصولات و خدمات نوین را تجزیه و تحلیل مینماید.
شروع این فرآیند با درک بازار و شناسایی فرصتهای موجود در آن انجام میگیرد. به این معنی که شما باید در مورد بازار هدف و ویژگیهای آن تحقیق و بررسی نمایید. قبل از هر اقدام، باید اطمینان حاصل کنید که مشتریان برای محصولات و خدمات شما وجود دارند. برای این منظور نیاز است که به سوالات زیر پاسخ دهید. هرچه پاسخهای شما به این سوالات دقیقتر باشد، درک شما از بازار بیشتر خواهد بود.
– اندازه بازار چقدر است؟ وضعیت بازار در کدام یک از دستههای در حال رشد، ثابت و در حال افول قرار میگیرد؟
– وضعیت حوزه تخصصی شما در بازار چگونه است؟
– هدف شما کدام بخش از بازار است؟ جمعیت شناسی و رفتار شناسی مرتبط با این بخش چگونه است؟
– تقاضا برای محصولات و خدماتی که شما ارائه میدهید، در حال رشد است یا خیر؟
– آیا میتوانید تمایز قابل توجهی بین خود و رقبا برای جلب توجه مشتریان ایجاد کنید؟ در صورت مثبت بودن، آیا این تمایز مربوط به کاهش هزینهها است یا نه؟
– انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات شما چیست؟ آیا محصولات شما شخصی سازی شده و سفارشی هستند یا کالاهای عمومی؟
بخش زیادی از اطلاعات مورد نیاز در این بخش، در قسمت کالا و خدمات جمع آوری شده است. در اینجا فقط یک تجزیه و تحلیل حساس از اطلاعات آن را ارائه میکنید. البته نیاز است که شما کمی فراتر از خود محصول تجزیه و تحلیل انجام دهید. داشتن محصول خوب و باکیفیت، لزوما به معنی فروش خوب آن نیست.
کمیسازی بازار
برای بهره برداری کامل از اطلاعات بازار، باید به کمی سازی دقت کنیم. هدف این مرحله، درک کامل و تشخیص توان خرید مشتریان پتانسیل بازار است. با جستجوی مختصر در گوگل، میتوانید به اطلاعات بیشتری دست یابید. باید برای بازار مورد نظرتان، موارد زیر را مشخص کنید:
مشتریان بالقوه: به طور کلی، مشتریان بالقوه افرادی هستند که در بازار هدف شما قرار دارند. به عنوان مثال، اگر محصول شما توپ فوتبال است، احتمالاً مشتریان شما زیر ۵ سال یا بالای ۵۰ سال نخواهند بود. همچنین، باید مشخص کنید که چه کسانی و با چه ویژگیهایی مشتریان شما هستند.
تعداد خانوارها: بسته به نوع کسب و کار شما، تعداد خانوارها مهمتر از جمعیت منطقه است. به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما مرتبط با تجهیزات گرمایشی و سرمایشی است، تعداد خانوارها برای شما اهمیت دارد. زیرا این تجهیزات نیازمندیهای هر خانوار هستند.
متوسط درآمد: شناخت توان هزینه کردن مشتریان یکی از اطلاعات ارزشمند است. آیا مشتریان بالقوه شما توانایی خرید محصولات شما را دارند؟ درآمد شما بستگی به فروش محصول یا خدمات است. در کل مناطقی وجود دارند که از دیگر مناطق مرفهتر هستند. در نتیجه خدماتی که شما در یک منطقه مرفه عرضه میکنید در یک روستای محروم، امکان دارد قابل ارائه نباشد.
تحلیل درآمد بر اساس جمعیت شناسی: بر اساس گروه سنی، قومیت و جنسیت، میتوانید درآمد را تفکیک کنید. برای مثال افراد میانسال نسبت به افراد مسن درآمد بیشتری دارند. این مورد برای کسب و کارهایی که با افراد مسن به طور مستقیم در ارتباط هستند، بسیار مهم و حیاتی است.
نکته مهم این است که با این فرآیند، به درک کاملی از بازار برسید و با نقاط قوت و ضعف آن آشنا شوید. این به شما کمک میکند تا گروههای جدیدی را کشف کنید که ممکن است مشتری شما شوند. اما باید به دادهها بهطور موثر و دقیق نگاه کنید. درصورتیکه قصد فروش آنلاین دارید، باید به یاد داشته باشید که بازار بسیار رقابتی است.
در بخش فرصتهای بازار، تمرکز بر روی موارد زیر بگذارید:
-شناخت بازار: شرایط جغرافیایی و جمعیتی منطقه را بررسی کنید.
-تمرکز بازار: مشخص کنید کدام بخش از بازار را هدف قرار میدهید.
-اندازه بازار: تعداد جمعیت و سطح درآمدی افراد را مشخص کنید.
-دلایل خرید: به دلایلی که مشتریان را به خرید از شما ترغیب میکنند، توجه کنید.
-استراتژی قیمت گذاری: تعیین کنید که آیا محصولات شما ارزان قیمت هستند یا به عنوان یک محصول با ارزش و قیمت بالا شناخته میشوند.
-رشد بازار: با توجه به رشد بازار، برنامه خود را برای افزایش سهم بازارتان ارائه دهید.
با توجه به این نکات، شما بهترین استراتژی را برای فعالیت در بازار خود ارائه میدهید.
تدوین بخش فروش و بازاریابی در بیزینس پلن
زمانی ارائه خدمات و محصولات خوب کاربردی است که مشتریها از وجود این محصولات یا خدمات آگاه باشند. بخش بسیار مهمی از هر تجارت را برنامه ها و استراتژی های بازاریابی، تشکیل میدهند. بازاریابی فقط شامل تبلیغات نیست بلکه متشکل از تبلیغات در کنار روابط عمومی و استفاده از ادبیات خاص تبلیغاتی میباشد. همچنین بازاریابی میتواند نوعی سرمایه گذاری برای شرکت باشد.
پولی که صرف بازاریابی شده است مثل هر نوع سرمایه گذاری دیگر باید بازدهی مناسبی داشته باشد. یک برنامه بازاریابی خوب باید موجب افزایش فروش و سود شرکت شود. بنابراین نباید در هر جایی برای تبلیغات هزینه کنید. باید یک برنامه بازاریابی هوشمند و موثر برای موفقیت تجارت خود در نظر بگیرید. در ادامه مراحل تهیه برنامه را بررسی میکنیم:
– تمرکز بر روی بازار هدف:
مشتری های خود را بشناسید. افراد مورد هدف را مشخص کنید. تصمیم گیرنده کیست؟ چگونه میتوانید مشتری های بالقوه داشته باشید؟
– رقابت خود را ارزیابی کنید:
باید برنامه بازاریابی شما شما را از رقبا تمیز دهد و این کار نیازمند شناخت دقیقی از رقبا است. با جمع آوری اطلاعات در مورد محصولات، خدمات، کیفیت، قیمت و تبلیغات رقبا، آنها را شناسایی کنید. حالا با درک نقاط ضعف آنها و بهرهگیری از نقاط قوت خود میتوانید یک برنامه بازاریابی موثر راهاندازی کنید. این برنامه باعث متمایز شدن شما از سایرین میشود.
– برند خود را جدی بگیرید:
طرز فکر مشتریان نسبت به کسب و کار شما تأثیر زیادی بر فروش دارد. باید همیشه به تقویت و توسعه برندتان فکر کنید. پیش از شروع هرگونه فعالیت بازاریابی، باید تأثیرات مورد انتظار آن بر روی تجارت و محصولاتتان را در نظر بگیرید. بازاریابی معادل تصویر شما در نظر مشتریان است. مطمئن شوید که بهترین تصویر خود را ارائه میدهید.
– تمرکز بر مزایا:
برجسته کردن مزایا و راهحلهایی که ارائه میدهید و مشکلاتی که حل میکنید اهمیت دارد. مشتریان به محصولات فکر نمیکنند، بلکه به راهحلها و مزایای آنها توجه میکنند. برنامه بازاریابی شما باید بر روی آنچه مشتری دریافت میکند تأکید کند، نه آنچه شما ارائه میدهید.
– تمرکز بر تمایز:
محصولات و خدمات شما باید از رقبا متمایز باشند. بر روی این مسئله تمرکز کنید که چگونه میتوانید از نظر قیمت، محصول یا خدمات خود را از رقبا متمایز کنید.
در بخش فروش و بازاریابی، باید به جزئیات توجه کنید. پس از تهیه برنامههای بازاریابی، باید به سوالات مهم زیر پاسخ دهید.
– چه اندازه ای بودجه برای فروش و بازاریابی دارید؟
با چه روشی موفقیت برنامههای بازاریابی اولیه را تعیین میکنید؟ در صورت شکست چه برنامه ای دارید؟
برای تبلیغ هدفمند نیاز به نمایندگان فروش دارید؟
آیا فعالیت هایی که روابط عمومی شرکت انجام میدهد را میتوانید برای کمک به بازاریابی مدیریت کنید؟
هدف اصلی این است که بازار را بشناسید و بتوانید سهم خود را از بازار بگیرید. باید از طریق بازاریابی و تبلیغات بتوانید مشتری جذب کنید. باید روشی را که دنبال میکنید برای جذب و نگهداری مشتری، در این بخش نشان دهید.
تدوین بخش مزایای رقابتی در بیزینس پلن
این بخش به بررسی فضای رقابتی و شناسایی رقبای احتمالی شرکت میپردازد. علاوه بر تحلیل وضعیت فعلی رقابت، این بخش به ارزیابی رقبای احتمالی که ممکن است در آینده وارد بازار شوند نیز میپردازد.
هر کسب و کار با رقابت روبرو است. شناخت نقاط ضعف و قوت خود در برابر رقابت موجود یا احتمالی، برای بقای کسب و کار شما حیاتی است. حتی اگر کسب و کاری کوچک دارید، ارزیابی مستمر رقابت ضروری است. بیشتر کسب و کارهای کوچک در برابر شرکتهای بزرگ آسیبپذیر هستند.
تحلیل رقابت میتواند پیچیده و زمانبر باشد اما میتوان آن را سادهتر کرد. در ادامه فرآیندی ساده برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی نقاط ضعف و قوت طرح تجاری ارائه میشود.
تعیین مشخصات رقیبان فعلی
ابتدا برای هر یک از رقیبان پروفایلی تهیه کنید. برای شروع، فقط شرکتهایی را که به صورت مستقیم با آنها رقابت میکنید، در نظر بگیرید. پس از شناسایی رقبای اصلی، به سوالات زیر پاسخ دهید:
– نقاط قوت آنها چیست؟ قیمت، خدمات، راحتی و موجودی بالا میتوانند از نقاط قوت آنها باشند.
– نقاط ضعف آنها چیست؟ این نقاط ضعف، فرصتهایی هستند که شما باید از آنها بهرهبرداری کنید.
– هدف اصلی آنها چیست؟ آیا به دنبال سهم بیشتری از بازار هستند یا جذب مشتریهای برتر؟
– چه استراتژیهای بازاریابی استفاده میکنند؟
– چگونه میتوانید بخشی از سهم آنها در بازار را به خود اختصاص دهید؟
– واکنش آنها به ورود شما به بازار چگونه خواهد بود؟
جمعآوری این اطلاعات میتواند زمانبر باشد اما اگر بازار و حوزه تخصصی خود را بشناسید، بسیاری از اطلاعات را از قبل دارید. وبسایتها و بروشورهای تبلیغاتی رقیبان میتوانند منابع خوبی باشند. همچنین بازدید از شرکتهای رقیب و بررسی کمپینهای تبلیغاتی آنها نیز میتواند به شما کمک کند.
تحلیل اطلاعات رقبا علاوه بر کمک به رقابت، میتواند به بهبود استراتژیهای شما منجر شود. بنابراین باید از نقاط قوت رقیبان یاد بگیرید و از نقاط ضعف آنها برای تمایز خود استفاده کنید.
شناسایی رقیبان احتمالی
پیشبینی زمان و مکان ظهور رقیبان جدید دشوار است. بهترین روش، پیگیری مداوم اخبار صنعت، محصولات و بازار هدف است. اما راههای دیگری نیز برای پیشبینی ورود رقیبان جدید وجود دارد. اگر شرایط زیر در بازار شما وجود دارد، ممکن است به زودی با رقیبانی جدید مواجه شوید:
– صنعت از حاشیه سود زیادی برخوردار است.
– ورود به بازار ساده و کمهزینه است.
– بازار در حال رشد است.
– عرضه و تقاضا در تعادل نیستند.
– تعداد فعالان بازار کم است.
به طور کلی، اگر فعالیت در بازار شما آسان به نظر برسد، انتظار ورود رقیبان جدید را داشته باشید. یک طرح کسبوکار خوب، ورود رقیبان جدید را پیشبینی میکند.
نکات مهم در تدوین بخش مزایای رقابتی
برای استفاده از مطالب این بخش در بیزینس پلن خود، به سوالات زیر پاسخ دهید:
– رقبای فعلی چه کسانی هستند و چه سهمی از بازار دارند؟
– بازار هدف رقبای فعلی چیست؟ آیا بر روی مشتریهای خاصی تمرکز دارند؟
– آیا مشاغل رقیب در حال رشد هستند یا عملیات آنها در حال کاهش است؟ این برای تجارت شما چه معنایی دارد؟
– تفاوت شرکت شما با رقبا چیست؟ از کدام نقاط ضعف آنها میتوانید استفاده کنید؟
– در صورت خروج رقبا از بازار، چه برنامهای دارید؟
– اگر رقبای جدید وارد بازار شوند، چگونه با چالشها روبرو میشوید؟
بخش مزایای رقابتی در طرح کسبوکار، شامل تحلیل رقبای فعلی و محتمل، فرصتها و ریسکها است. این بخش نشان میدهد که شما از وضعیت رقابت آگاهید و نقاط قوت و ضعف خود را نسبت به رقبا میدانید، که برای جذب سرمایهگذاران بسیار مهم است.
تدوین بخش عملیاتی در بیزینس پلن
گام بعدی در ایجاد یک طرح کسب و کار، تدوین برنامه عملیاتی است که خدمات مشتریان را بهبود بخشد، هزینههای عملیاتی را در سطح بهینه نگه دارد و سودآوری را تضمین کند. برنامه عملیاتی باید شامل استراتژیهایی برای مدیریت، نیروی انسانی، تولید، موجودی کالا و سایر امور روزانه شرکت باشد.
بسیاری از کارآفرینان به برنامه عملیاتی خود بیشتر از سایر جنبههای کسبوکار اهمیت میدهند. برای کارآفرینان تازهکار، تحلیل بازار یا رقبا ممکن است چالشبرانگیز باشد، در حالی که بیشتر وقت خود را صرف برنامهریزی نحوه اداره کسب و کار میکنند. در این بخش، هدف شما پاسخ به سوالات زیر است:
– به چه امکانات، تجهیزات و ملزوماتی احتیاج دارید؟
– ساختار سازمانی شما چگونه است و چه کسی مسئول کدام بخش است؟
– آیا به تحقیق و توسعه نیاز دارید و این کار چگونه انجام خواهد شد؟
– به چه نیروهایی نیاز دارید و چگونه و چه زمانی به مجموعه اضافه میکنید؟
– روابط تجاری شما با فروشندگان و تامینکنندگان چگونه است و چه تاثیری بر عملکرد روزانه دارند؟
– با رشد شرکت، عملیات شما چگونه تغییر میکند و در صورت عدم تحقق عملکرد مورد انتظار، چه راهکارهایی برای کاهش هزینهها در نظر دارید؟
برنامههای عملیاتی باید مختص حوزه تخصصی، بازار و مشتریان شما باشد. با دنبال کردن مراحل زیر میتوانید نیازهای بخش عملیاتی طرح را شناسایی کنید.
مدیریت مکان و امکانات
باید نیازهای بخشهای مختلف، نوع و فضای ساختمان مورد نیاز، امکانات زیرساختی مثل برق، آب و اینترنت، دسترسی به مشتریان و تامین کنندگان، پارکینگ، بازسازی یا ساخت و سازهای جدید و طراحی داخلی و خارجی محل کار را مشخص کنید.
عملیات روزانه
در عملیات روزانه باید روشهای تولید، ارائه خدمات، کنترل کیفیت، پشتیبانی فروش و مشتریان، دریافت و ارسال کالا، نگهداری، نظافت و انبارداری را مد نظر قرار دهید.
بخش حقوقی
در این بخش باید مجوزهای قانونی، مقررات بهداشتی و محیط زیستی، ثبت اختراع، علائم تجاری و حق نشر و بیمه را بررسی کنید.
مسائل پرسنلی
در بخش پرسنلی، تجزیه و تحلیل مهارتهای مورد نیاز، استخدام و حفظ نیرو، آموزش نیروهای جدید، سیاستها و ساختارها و ساختار پرداخت حقوق را ارزیابی کنید.
موجودیها
در این بخش باید سطح موجودی کالا، نرخ گردش مالی، زمان مورد نیاز تا شروع فرآیند تولید و نوسانات فصلی در تقاضا را بررسی کنید.
تامینکنندگان
تامینکنندگان اصلی، تامینکنندگان جایگزین، برنامههای احتمالی و سیاستهای اعتباری و پرداختی باید در این بخش بررسی شوند.
این فهرست ممکن است طولانی به نظر برسد اما برای هر کسب و کار همه موارد ضروری نیست. هر بخش باید برنامهای داشته باشد اما نیازی نیست تمام برنامهها در طرح گنجانده شوند. بخش عملیاتی به نحوه اجرایی کردن برنامهها میپردازد و بیشتر به سوال “چگونه” پاسخ میدهد.
تدوین بخش تیم مدیریتی در بیزینس پلن
بسیاری از سرمایه گذاران و وام دهندگان، کیفیت و تجربه تیم مدیریتی یک پروژه را بهعنوان مهمترین عامل در ارزیابی پتانسیل آن میبینند. کار بر روی بخش تیم مدیریتی نهتنها توجه سرمایهگذاران را جلب میکند، بلکه به شما کمک میکند تا مهارتها، تجربیات و منابع مورد نیاز تیم خود را شناسایی و ارزیابی کنید. با تأمین نیازهای شرکت توسط تیم مدیریتی، شانس موفقیت شما افزایش مییابد. در این بخش باید پاسخ مناسبی به سوالات زیر بدهید.
– رهبران اصلی شرکت چه کسانی هستند؟ تجربیات، سوابق تحصیلی و مهارتهای آنها چیست؟ اگر فرد خاصی مد نظر است که هنوز به تیم نپیوسته، ویژگیهای مورد نیاز آن سمت را مشخص کنید.
– آیا رهبران کسبوکار شما تجربه صنعتی دارند؟ اگر نه، چه تجربیات قابل استفادهای از آنها به کسب و کار شما افزوده میشود؟
– هر پست تعریف شده در چارت سازمانی چه وظایفی دارد؟ بهتر است در این بخش یک نمودار سازمانی ارائه دهید. این مسئولان چه اختیارات و مسئولیتهایی دارند؟
– برای جذب افراد مورد نیاز برای هر سمت، چقدر حقوق لازم است؟ ساختار حقوق و دستمزد شرکت چگونه است؟
نام فردی که قرار نیست مسئولیتی در شرکت داشته باشد را هرگز در طرح خود ذکر نکنید. قرار نیست تمام کارها را خودتان انجام دهید. اگر برای کاری نیاز به نیرو دارید، حتماً آن را در طرح خود بیاورید. در نهایت، به اعتبار تیم مدیریتی خود توجه ویژهای داشته باشید. آنچه اهمیت دارد، عملکرد افراد است و شما باید تیم خود را براساس نتایج آنها ارزیابی کنید.
تدوین بخش مالی در بیزینس پلن
اعداد همیشه واقعیت را بازگو میکنند. با تحلیل نتایج نهایی به صورت عددی، میتوان موفقیت یا شکست هر کسب و کاری را مشخص کرد. کار آفرینان، وام دهندگان و سرمایه گذاران برای ارزیابی دقیق پتانسیل موفقیت شرکت خود میتوانند از پیشبینیها و برآوردهای مالی کمک بگیرند. اگر کسب و کار شما به دنبال جذب سرمایه است، ارائه گزارشها و تجزیه و تحلیلهای مالی جامع بسیار اهمیت دارد.
پیشبینیهای مالی نشان میدهند که آیا کسب و کار شما قابلیت بقا دارد یا نه. اگر پاسخ منفی است، باید دوباره بخشهای مختلف طرح خود را بررسی کنید. بیشتر برنامههای تجاری شامل حداقل پنج گزارش اصلی هستند:
ترازنامه:
ترازنامه وضعیت مالی شرکت از جمله داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد. این گزارش منابع مالی موجود برای تامین عملیات آینده را نمایش میدهد و نشانگر سلامت مالی کسب و کار است.
صورت سود و زیان:
این گزارش با ثبت درآمدها و هزینههای پیش بینی شده، نشان میدهد که آیا شرکت در یک بازه زمانی معین سودآور خواهد بود یا خیر.
صورت جریان وجوه نقد:
این گزارش نحوه و زمان جریان نقدینگی در کسب و کار را نشان میدهد. بدون نقدینگی کافی، انجام بسیاری از فعالیتها ممکن نخواهد بود. بنابراین، پیش بینی دریافتها و پرداختهای نقدی در این بخش انجام میشود.
بودجه عملیاتی:
این گزارش بهطور دقیق درآمدها و هزینهها را تفکیک کرده و راهنمای عملکرد شرکت است.
تحلیل نقطه سربهسر:
این تحلیل درآمد مورد نیاز برای پوشش تمام هزینههای ثابت و متغیر را پیش بینی میکند و نشان میدهد که شرکت در چه شرایطی به سوددهی میرسد.
پیدا کردن نمونههای خوب از این گزارشها ساده است و در صورت نیاز میتوانید از یک حسابدار برای تهیه آنها کمک بگیرید. با این حال، شما بهعنوان یک کارآفرین باید درک دقیقی از عملکرد مالی شرکت خود داشته باشید. بهترین راه برای این درک، کار مستقیم با اعداد است.
صحت این اعداد برای شرکت بسیار مهم است، چرا که تصمیمات نهایی بر اساس آنها گرفته میشود. اما مهم نیست که با چه ابزارها و نرم افزارهایی این اعداد را تولید کردهاید. تحلیل مالی به شما کمک میکند تا به سوال “آیا میتوانیم سود کنیم؟” پاسخ دهید.
تدوین بخش ضمیمه های بیزینس پلن
با اتمام آنالیزهای مالی، نگارش بیزینس پلن به پایان میرسد. اما در برخی طرحهای کسب و کار، اطلاعات اضافی نیز ممکن است برای برخی از خوانندگان اهمیت داشته باشد. این اطلاعات معمولاً در بخش ضمیمه قرار میگیرند. این اسناد و مدارک شامل مواردی که در زیر ذکر شده، میباشد:
– رزومه رهبران اصلی شرکت
– توضیحات تکمیلی درباره کالا و خدمات
– قراردادهای رسمی
– چارتهای سازمانی
– نمونههایی از فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی
– تصاویر از امکانات و محصولات
– اسناد مرتبط با تحقیقات بازار و تحلیل رقابتی
– اسناد مالی یا پیشبینیهای مالی
ایجاد ضمیمه معمولاً زمانی ضروری است که به دنبال تأمین مالی یا جذب همکار و سرمایهگذار هستید. این بخش برای کسانی کاربرد دارد که مطالعه دقیق طرح برایشان جذاب است.
چگونه یک بیزینس پلن یک صفحهای بنویسیم
یک طرح کسب و کار کامل باید بهطور جامع همه جزئیات را پوشش دهد، اما این سطح از جزئیات برای جلسات اولیه با سرمایهگذاران مناسب نیست. سرمایه گذاران ابتدا میخواهند با کلیات طرح شما آشنا شوند و اگر آن را جذاب دیدند، به بررسی جزئیات بیشتر بپردازند. به همین دلیل، کارآفرینان اغلب یک بیزینس پلن یک صفحهای برای جلب توجه اولیه سرمایهگذاران تهیه میکنند. نوشتن این نوع طرح تجاری متفاوت از یک بیزینس پلن کامل است و باید شامل چشمانداز، مأموریت، اهداف، استراتژیها و برنامههای شما باشد. هر یک از این بخشها بهطور خلاصه و با استفاده از چند کلمه کلیدی بیان میشوند.
چشمانداز
در این بخش، تصور خود از آینده کسب و کار را توضیح دهید. بهعنوان مثال، میتوانید درباره سهم بازاری که قصد دارید به دست آورید صحبت کنید و اینکه آیا شرکت شما در سطح منطقهای یا بینالمللی فعالیت خواهد کرد. هدف نهایی کار خود را در این قسمت مشخص کنید.
مأموریت و اهداف
در این بخش باید فهرستی از اهداف و مأموریتهای خود را که در راستای چشمانداز شرکت هستند، ارائه دهید.
استراتژی
این مهمترین بخش بیزینس پلن یک صفحهای است. برای دستیابی به اهداف خود، نیازمند استراتژیهای مشخصی هستید. توضیح دهید که چگونه برنامه بازاریابی و فروش خود را تنظیم میکنید تا به اهداف فروش برسید. همچنین استراتژی شما برای توسعه محصولات و خدمات جدید و رقابت با کسبوکارهای رقیب چیست؟
برنامه عملیاتی
گام نهایی پس از مشخص شدن چشمانداز، مأموریت، اهداف و استراتژی، ارائه برنامهها و راهکارهای عملی برای رسیدن به آنها است. در این بخش، مأموریتهای روزانه شرکت و مسئولیتهای اشخاص ذکر میشود. باید بهطور خلاصه و در قالب عبارتهای کوتاه، عمده فعالیتهای عملی شرکت را توضیح دهید.
نتیجهگیری
طرح کسبوکار یا بیزینس پلن استارتاپی، یک نقشه راه برای توسعه و رشد کسبوکار است. این طرح مشخص میکند که شما چه کسی هستید، چه اهدافی دارید و چگونه قصد دارید به این اهداف دست پیدا کنید. اگرچه نوشتن یک بیزینس پلن، موفقیت پروژه را تضمین نمیکند، اما با درک درست از نحوه نوشتن آن، میتوانید نقاط قوت و ضعف طرح خود را شناسایی کنید. بنابراین، داشتن یک بیزینس پلن استارتاپی برای هر کسبوکاری مفید است.
گرچه بیزینس پلن معمولاً برای تأمین مالی یا جذب سرمایهگذار و همکاران جدید نوشته میشود، اما مهمترین کاربرد آن، ارزیابی و تصمیمگیری کارآفرین برای ادامه یا تغییر مسیر است. به همین دلیل، این طرح نباید با اطلاعات نادرست پر شود. در این مقاله، تمام مراحل نوشتن یک بیزینس پلن موفق را بررسی کردیم.