busines plan10

بیزینس پلن چیست؟

زمان مطالعه: ۶ دقیقه

بیزینس پلن چیست؟

بیزنس پلن چیست؟ فرض کنید شما کسب‌وکار خود را راه انداختید و مراحل اولیه را هم‌ پشت سر گذاشته‌اید؛ همه‌چیز به‌خوبی و طبق انتظار شما پیش می‌رود. پس از گذشت زمانی کوتاه کم‌کم با مشکلاتی روبرو می‌شوید؛ راه‌حل این مشکلات در نگاه اول به نظر راحت می‌آید اما یکی پس از دیگری به مشکلات شما اضافه می‌شود و ناگهان می‌بینید کسب‌وکار خود را ازدست‌داده‌اید و کاملاً شکست‌خورده‌اید.
به نظر شما علت این شکست چه بود؟ آیا به خاطر شرایط بد اقتصادی بود؟ یا به خاطر نداشتن تجربه کافی بود؟ شما در ذهن خود به دنبال یک جواب قانع‌کننده می‌گردید، اما هر چه فکر می‌کنید به نتیجه‌ای نمی‌رسید، درصورتی‌که جواب به این سؤال خیلی ساده است و آن، این است که شما بدون پیش‌بینی مشکلات احتمالی و قطعی، کارتان را راه انداختید و سعی کردید با این مشکلات در حین کار روبرو شوید.

حالا که علت شکست خود را پیدا کردید، فکر می‌کنید برای راه‌اندازی دوباره‌ی کسب‌وکارتان به چه ابزاری نیاز دارید؟ یک بیزینس پلن دقیق و حساب‌شده چیزی است که پاسخ‌گوی نیاز شما است؛ راه‌اندازی یک کسب‌وکار بدون بیزینس پلن با شکست قطعی همراه خواهد بود؛ بنجامین فرانکلین،یکی از پدران مؤسس ایالات‌متحده آمریکا، هم جمله‌ای درباره برنامه چیدن دارد که می‌گوید:<<اگر در برنامه‌ریزی شکست بخورید، برای شکست خوردن برنامه ریخته‌اید.>> منظور از این حرف این نیست که بیزینس پلن تنها ابزار برای حرکت شما به‌سوی موفقیت است، اما قطعاً باید یکی از اولویت‌های مهم واصلی شما باشد که هرچند وقت یک‌بار، با توجه به نیازتان آن را آپدیت می‌کنید.

تعریف کلی بیزینس پلن

معادل فارسی بیزینس پلن‌، برنامه کار است، اما در فارسی کاربرد بیزینس پلن رایج‌تر است. همان‌طور که از اسمش معلوم است بیزینس پلن یک برنامه است که برای کسب وکار خود در نظر می‌گیریم. این برنامه شامل بخش‌های مختلف کارمان است که پیش از انجام هر مرحله، و پس از بررسی دقیق آن‌ها، در بیزینس پلن خود قرارشان می‌دهیم.
بیزینس پلن یک سری مراحل و اجزای نوشتن دارد که در ادامه مقاله، به توضیح نیازهای بیزینس پلن و چگونگی نوشتن آن می‌پردازیم:

مقاله پیشنهادی:  20 راهکار برای جلوگیری از تنبلی

۱- معرفی کسب‌وکارتان

اولین کاری که باید برای نوشتن بیزینس پلن خود انجام دهید، نوشتن خصوصیات و شرح کسب وکار است. حالا خصوصیات می‌تواند نام، تمایز ما با رقبا و هر چیز دیگری باشد که مختص کار ما است. این کار را باید پیش از هر کار دیگری انجام دهید تا هم کارتان به‌طور کامل برای خودتان مشخص شود، هم بدانید که کارتان را چگونه می‌توانید برای مخاطبان و مشتریانتان شرح دهید.

۲- دید کامل روی اهداف

یک کسب‌وکار قرار نیست برای زدن تیری در تاریکی برنامه‌ریزی کند. شاید فکر کنید که این جمله مسخره است و هرکسی که برای کاری برنامه‌ای می‌چیند یعنی هدفی هم دارد؛ خب صد در صد هر کسب‌وکاری که شروع می‌شود، با یک هدف خاص شروع می‌شود. اما نکته این جمله این است که باید برنامه را، با داشتن دید کامل روی هدف چید و صرفاً برنامه برای کارهای روزانه‌ای که انجام می‌دهیم نباشد. یک بیزینس پلن تنها با داشتن هدفی مشخص که به سمت آن حرکت کند معنی پیدا می‌کند؛ پس این موضوع اهمیت زیاد هدف مشخص را نشان می‌دهد.

۳- هزینه‌های درآمد

برای محاسبه هزینه‌ی کارمان باید چند نکته را در نظر بگیریم:
هر کسب‌وکاری باید از توانایی‌اش برای خرج کردن مطلع باشد، یعنی این‌که بودجه‌اش را مشخص کند؛ حال همین بودجه هم باید به دودسته تقسیم شود. دسته اول بودجه کلی در یک بازه زمانی خاص است؛ به‌طور مثال باید بدانیم که برای ۱ ماه چقدر می‌توانیم خرج کنیم. دسته دوم از تقسیم بودجه کلی به دست می‌آید. بیایید همان بودجه یک‌ماهه را در نظر بگیریم؛ بودجه ۱ماهه ما باید بین هر کاری که در آن ۱ ماه انجام می‌دهیم و ملزومات ۱ ماهه کار، با توجه به میزان اهمیتشان، تقسیم شوند.
این نکته را باید در نظر داشت که بودجه‌هایی که برای یک بازه زمانی خاص مشخص می‌شوند، با توجه به بازه‌های زمانی بعدی مشخص می‌شوند و نباید این را فراموش کنیم. همین‌طور این را هم باید به یادداشت که هر خرجی که برای کارمان می‌کنیم، باید با برنامه باشد چون این‌ها همه هزینه‌هایی هستند که صرف کسب درآمد می‌شوند.

مقاله پیشنهادی:  افزایش بازدیدکنندگان وب‌سایت با پنج ترفند جادویی کامنت مارکتینگ

۴- شناختن مخاطبان و مشتریان

اول‌ از همه باید این را بگویم که مخاطب با مشتری فرق دارد و این‌یک اشتباه رایج است که این دو را یکی می‌دانند. مخاطب بازدیدکننده‌ای است که هنوز تبدیل به مشتری نشده و پتانسیل مشتری شدن را دارد، و برای اینکه مخاطب را تبدیل به مشتری کنیم، باید ابتدا آن را بشناسیم.
برای تعامل با مخاطب، مانند هر فرد جدیدی که وارد زندگی‌مان می‌شود، ابتدا باید به یک شناخت کلی و یا حتی جزئی از آن‌ها برسیم. شناخت پرسونای مخاطب روش‌های مختلفی دارد؛ مانند فرم‌های نظرسنجی، چیدن سناریو تخیلی از مخاطبان احتمالی‌مان و پیش‌بینی رفتار آن‌ها، آنالیز رفتار آن‌ها نسبت به محتوای ما و… . البته هر کاری که درباره شناخت مخاطب انجام می‌شود نیاز به تحلیل و آنالیز دارد، چون هدف از شناخت علاوه بر تبدیل آن‌ها به مشتری، اضافه کردن مخاطب جدید هم هست. مشتری ماکسی است که علاوه بر دنبال کردن کسب‌وکارمان از ما خرید هم می‌کند؛ همین‌طور، می‌توان گفت مخاطبی که از ما خرید می‌کند، مشتری محسوب می‌شود. خب حالا مشتری‌ای که دارد از ما خرید می‌کند را به چه دلیل باید بشناسیم؟
شناخت پرسونای مخاطب باعث می‌شود که بدانیم چگونه می‌توانیم شرایط را برای خرید آن‌ها بهینه‌سازی کنیم که منجر به افزایش فروش می‌شود. و نکته‌ی مهم دیگر که باید به آن توجه داشت مشتری وفادار است؛ اگر مشتری خود را نشناسیم نمی‌توانیم آن‌ها به مشتری ثابت و وفادار خود تبدیل کنیم. پس علاوه برجذب مشتری‌های جدید، باید مشتری‌های قدیمی خود را هم نگه‌داریم.

۵- شناخت خطرات احتمالی

یکی از کاره‌ای برنامه‌ریزی این است که مسائل پیش روی‌مان را پیش‌بینی کنیم، و بدانیم چگونه با آن‌ها روبرو شویم. برخی از این مسائل کاره‌ای روزمره ما هستند، اما دسته‌ی دیگری هستند که خطرات پیش روی ما هستند.
پیشگیری بهتر از درمان است. این جمله را از وقتی یادمان هست به ما گفته‌اند و در بخش‌های مختلف زندگی هم کاربرد دارد؛ خطرات پیش روی ما هم یکی از این بخش‌ها است. برای موفقیت باید خطرات را پیش‌بینی کرده و راه پیشگیری از آن را پیدا کنیم. البته خطرات را نباید با ریسک اشتباه گرفت. ریسک کاری است که پتانسیل سود و ضرر را دارد و اینکه کدام‌یک باشد بیشتر به شانس بستگی دارد و بحث آن کاملاً جدا است. پس باید هر خطری را، حتی با احتمال کم، پیش‌بینی کرد تا آمادگی رویارویی با آن را داشته باشم.

مقاله پیشنهادی:  قیف فروش یا قیف بازاریابی چیست و چگونه آن را بهینه کنیم؟

۶- تعاریف کامل و مانع

هنگام نوشتن بیزینس پلن باید تمامی عوامل را برای خود تعریف کنیم؛ این تعاریف باید کامل و مانع باشند. تعریفی کامل و مانع هستند که تمام اجزای موردنیاز را شامل شوند و، از به کار بردن موارد غیرضروری، تکراری، و قسمت‌هایی که نیازی به تعریف آن نیست جلوگیری شود. به‌طور مثال اگر می‌گوییم فردا باران می‌بارد، دیگر نیازی به گفتن این نکته که هوا ابری است و یا خورشیدی نیست نداریم، چون همه این نکات از خود جمله دریافت می‌شوند. عواملی مانند: مالی، طراحی و توسعه، تجزیه‌وتحلیل رقبا، نیازهای کاری و هر عاملی که مربوط به جلو بردن کسب‌وکارمان می‌شود را باید به نحوه‌ی گفته‌شده در بیزینس پلن مکتوب کنیم. این نوع از تعریفات فضای کمتری را اشغال می‌کنند و علاوه برخوانش راحت‌تر، مفهوم را هم بهتر می‌رسانند؛ بیزینس پلن از این طریق هم کوتاه، و هم کامل می‌شود.

سخن آخر

تمام موارد گفته‌شده از نیازهای اصلی یک بیزینس پلن موفق است، و اگر می‌خواهید در کسب‌وکارتان موفق شوید باید به این موارد توجه کنید. در آخر هم نمونه‌ای از یک بیزینس پلن را برای شما آورده‌ایم . اگر حس می‌کنید که خودتان نمی‌توانید بیزینس پلن خود را بنویسید، و یا حتی حس می‌کنید بیزینس پلن خود نیاز به بهینه‌سازی دارد، می‌توانید سری به خدمات سایت آژانس دیجیتال مارکتینگ ما بزنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *