کسبوکارها بدون داشتن آمار دقیق سود و زیان، دچار گمراهی میشوند و متأسفانه بدون نظارت بر این آمار حیاتی شکست خود را تضمین میکنند. هر کسبوکار با داشتن آمار سود و زیان و بهینهسازی آن میتواند به اهداف خود برسد. در این مقاله به بررسی هوش تجاری «Business Intelligence» و علت لزوم آن در کسبوکار میپردازیم.
هوش تجاری چیست؟
به دانشی که به بررسی، تجزیهوتحلیل اطلاعات یک کسبوکار میپردازد، هوش تجاری «Business Intelligence» گفته میشود.
هوش تجاری یا هوش کسبوکار که بهاختصار BI گفته میشود، با استفاده از دادههای موجود کسبوکار در مورد قسمتهای مختلف یک شرکت مانند خریدوفروش، هزینه و سودها، کاربران و مشتریان و دیگر عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت، اطلاعات ارزشمندی را ارائه میدهد و بر اساس این گزارش به مدیران ارشد کسبوکار در جهت تصمیمهای راهبردی مهم کمک میکند. همچنین برای بهینهسازی شرایط موجود و تسریع بازگشت سرمایه راهکارهایی ارائه میدهد.
به بیانی سادهتر که هوش تجاری یک مشاور همهجانبه برای کسبوکارهاست که بر اساس تحلیل میزان سود گذشته، راهکارهایی کارشناسانه ارائه میدهد تا نهایتاً کسبوکار به بیشترین نرخ بازدهی برسد.
هوش تجاری از فناوری های مختلف، فرمولها، الگوریتمهای پیشرفته برای تحلیل اطلاعات استفاده میکند و نهایتاً این اطلاعات را به گزارشهایی قابلفهم و قابلمقایسه برای انسان تبدیل و تفسیر میکند. تحلیل عواملی مهم در کسبوکار مانند سود و زیان، نرخ بازگشت سرمایه، رفتار و میزان مشتریان، رقبا، عملیات درونسازمانی و … در این گزارشها وجود دارد.
هوش تجاری دارای چند مرحله است که در ابتدا اطلاعات اولیه کسبوکار دستهبندی و جمعآوری میگردد. بعد از تجزیهوتحلیل اطلاعات، نتیجه این بررسیها در فرمت متن و عدد، نمودار و جدول و دیگر فرمتها به مدیران گزارش داده میشود.
مدیران با بهرهمندی از این اطلاعات قادر هستند که استراتژی آینده کسب و کار خود را تدوین کنند، مشتریان را وفادار نگهدارند و یا اینکه تصمیمهایی برای سبقت از رقبای خود بگیرند.
چرا هوش تجاری اهمیت دارد؟
شاید هوش تجاری شامل فرآیندهای پیچیده و سختی است اما قادر است در مدتزمانی کوتاه آمار دقیقی از عملکرد کسبوکار ارائه کند. اگر یک کسبوکار تصمیم بگیرد بدون هوش تجاری میزان سود و عملکردش را بررسی کند، به چندین نیروی انسانی و مدتزمان بالایی نیاز دارد؛ که البته اطلاعاتی که نیروی انسانی گزارش میدهند موارد پیشپاافتاده و محسوسی را شامل میشود که سود چندانی برای کسبوکار و مدیر آن ندارد.
مزایای استفاده از هوش تجاری
هوش تجاری بسته به نوع کسبوکار مزایای مختلفی دارد اما ما در اینجا به مزایای مشترک هوش تجاری در تمام کسبوکارها میپردازیم:
گزارش دهی منظم
هر سازمان شامل بخشهای مختلفی است، مدیر برای مدیریت تمامی این بخشها نیازمند یکپارچگی گزارشهای منظم از هر بخش است. همانطور که گفتیم این کار بهصورت سنتی و دستی بسیار دشوار و پرهزینه است، اما هوش تجاری قادر است هرلحظه گزارشهای هر بخش را بهصورت جداگانه بررسی کند و گزارش عملکرد کلی را نیاز به مدیر کسبوکار ارائه دهد.
سهولت در تصمیمگیری
با توجه به اینکه دادههای آماری تهیهشده توسط هوش تجاری همیشه در اختیار مدیر قرار میگیرد، بر این اساس در هر شرایط مدیر میتواند با کمک هوش تجاری تصمیمهای هوشمندانهای را برای رشد کسبوکار اتخاذ کند. مثلاً میتواند تشخیص دهد که کدام مشتری یا شرکا باعث زیان میشوند یا اینکه کدام کمپین تبلیغاتی مؤثرتر بوده؛ بنابراین این گزارشهای حیاتی به سهولت تصمیم صحیح کمک شایانی خواهند کرد.
افزایش بازدهی
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، هوش تجاری فقط دادهها را تحلیل نمیکند بلکه عامل یا عوامل سود و زیان کسبوکار را نیز تشخیص میدهد. با شناسایی این عوامل و رفع موانع میتوان شاهد افزایش بازدهی یا سود کسبوکار بود.
کاهش هزینه
هوش تجاری کار چند نیروی انسانی را بهتنهایی انجام میدهد و بهتر از نیروی انسانی به بهرهوری کسبوکار کمک میکند؛ بنابراین کسبوکارها با اجرای سیستم هوش تجاری نیاز به استخدام نیرویهای بیشتر و طبیعتاً افزایش هزینه بابت کارکنان نخواهند بود.
افزایش قدرت رقابت
رقابت، هیجان بین کسبوکارهاست و یکی از لذتبخشترین قسمتهای کسبوکار این است که رقبای خود را پشت سر بگذارید.
هوش تجاری با استفاده از اطلاعات گذشته و حال کسبوکار و همچنین تحلیل رقبا میتواند قدرت زیادی به کسبوکار را به لحاظ رقابتی بدهد. همچنین هوش تجاری با استفاده از همین اطلاعات میتواند آینده کسبوکار و رقبا را پیشبینی کند و طبق آن راهکارهایی برای ارتقا کسبوکار ارائه دهد.
معایب هوش تجاری
هوش تجاری به لحاظ ماهیتی عیبی ندارد اما عواملی هستند که موجب شکست در استفاده از هوش تجاری میشوند. در ادامه به این عوامل میپردازیم
اطلاعات گنگ
هوش تجاری اطلاعات خود را از آمار و دادههای کسبوکار دریافت میکند و طبیعی است درصورتیکه این دادهها درست نباشد، تحلیلها و محاسبات هوش تجاری درست از آب درنمیآید و منجر به تصمیمگیریهای غلط در کسبوکار میشود.
عدم تعامل با هوش تجاری
هوش تجاری و کسبوکار بهصورت یک سیستم کار میکنند و دو سیستم جدا از هم نیستند! درواقع کسبوکار همواره باید دادههای دقیق خود را به سیستم هوش تجاری تزریق کند و بر آن نظارت داشته باشید تا نتایج بهرهوری کسبوکار را مشاهده کند.
بیهدفی
برای هر سیستم هوش تجاری باید هدفی تعیین شود. هوشهای تجاری دائماً در حال تعقیب اهدافی هستند که کسبوکارها برای آنها تعیین کردهاند. از طرفی اهداف کسبوکار و هوش تجاری باید همگرایی داشته باشند و اعضای سازمان و هوش تجاری به سمت اهدافی دقیق و مشترک درحرکت باشند.
پیادهسازی اشتباه
هوش تجاری یک سیستم متشکل از نرمافزارها، فرمولها و الگوریتمهاست و هوش تجاری بر این اساس تحلیل و گزارشهای خود را ارائه میکند. باید در پیادهسازی سیستم هوش تجاری تمام موارد را بهصورت اصولی و همراستا با اهداف تعریف کرد؛ قبل از اجرای نهایی سیستم هوش تجاری بهتر است چند بار بهصورت آزمایشی گزارشهایی را از سیستم دریافت کرد و در صورت تائید اعتبار گزارش، آن را بهصورت کامل اجرا کرد.
سخن پایانی
در این مقاله به بررسی هوش تجاری BI پرداختیم. وظیفه و نحوهی عملکرد آن را بیان کردیم و میزان اهمیت آن را شرح دادیم و در ادامهی مقاله مزایا و معایب هوش تجاری را ذکر کردیم. از اینکه با ما همراه بودهاید از شما تشکر میکنیم. شما چه نظر یا تجربهای در مورد هوش تجاری دارید؟ لطفاً در بخش نظرات نظر و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.