چگونه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ داشته باشیم؟
هیچ کاری بدون استراتژی و برنامهریزی به نتیجه نمیرسد. واژهی استراتژی آنقدر هم که فکر میکنید پیچیده نیست و بار معنایی سادهای دارد. اگر با یک برنامه اصولی شروع کنید، قطعاً نتیجه لازم را خواهید دید. تصور کنید میخواهید با دوستان خود به سفر بروید. اینکه کجا جمع شوید، چطور حرکت کنید و چه وسایلی تهیه کنید، تنها بخش کوچکی از برنامهریزی شما است. معمولاً یک نفر مسئول خرید میشود تا لازم نباشد هرکس بهصورت جداگانه هزینه کند و حسابوکتاب شما به هم بریزد. دیگری مسئول برنامهریزی میشود. او تعیین میکند چه زمانی حرکت کرده و توقف کنید، هرکس چهکاری انجام دهد.
مجموع همه این اقدامات در کنار هم، برنامهریزی و استراتژی سفر شما را میسازند. بنابراین، برنامهریزی بخش جداییناپذیر کار وزندگی ما است. در دنیای دیجیتال نیز برای موفقیت و پیش برد اهداف خود و رسیدن به یک مارکتینگ اصولی، باید برنامهریزی داشت. تعیین اهداف و ابزارهای لازم جهت رسیدن به آن هدفها کمک میکند به نتایج دلخواه برسید. هدف از این نوشته نشان دادن مسیری برای ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مناسب و کارآمد است. پس با ما بمانید.
مراحل ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ
کلمهی استراتژی همانقدر که پیچیده به نظر میرسد، بار معنایی سادهای دارد. برای اینکه بهصورت صحیح پیش بروید و به یک استراتژی اصولی دست پیدا کنید، باید قدمهایی بردارید. در این قسمت شمارا با یکبهیک این اقدامات آشنا میکنیم.
1- هدف داشته باشید
پیش از اینکه شروع به راهبردسازی کنید. باید از خود بپرسید که هدف شما چیست. توجه کنید که حتماً باید اهداف خود را دقیق و با جزئیات کامل روی کاغذ بیاورید. برای این کار راههای مختلفی وجود دارد. برای مثال میتوانید از شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI استفاده کنید، اما این شاخصها باید چه ویژگیهایی داشته باشند و چگونه آنها را ایجاد کنیم؟
برای اینکه شاخصهای کلیدی عملکرد مناسبی داشته باشید، این شاخصها باید SMART باشند، اما منظور از SMART بودن چیست؟ شما زمانی شاخصهای کلیدی عملکرد مناسبی دارید که آنها قابلاندازهگیری باشند، آن زمان است که میتوانید از این شاخصها استفاده کرده و آنها را مدیریت کنید. از طرفی برای اندازهگیری یک شاخص کلیدی عملکرد، باید کاملاً واضح باشد که آن شاخص چه چیزی را نشان میدهد. یک هدف خوب باید ویژگیهایی داشته باشد. یک شاخص کلیدی عملکرد نیازمند 5 ویژگی است، که اگر اول حروف انگلیسی هریک از این خصوصیات را برداریم، به کلمه SMART میرسیم. SMART کمک میکند تا اهداف واقعبینانه و بهتری تدوین کنیم. به همین دلیل است که یک شاخص کلیدی عملکرد باید SMART باشد.
SMART در اینجا یک کلمه خلاصهشده از واژههای Specific (اختصاصی)، Measurable (قابلاندازهگیری)، Attainable (قابل دستیابی)، Relevant (مرتبط) و Time-bound (محدوده زمانی داشتن) است.
2- حضور خود در دنیای بازاریابی دیجیتال را ارزیابی کنید
در این مرحله شما باید با شناسایی راههای بازاریابی و پایگاههای خود در فضای مجازی مانند: وبسایت، شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوا، سئو و… به درک بهتری از خود برسید و مطابق با استقبال کاربران به آنها رتبه دهید. به این صورت که تعیین کنید کدام قسمت بیشتری ترافیک و استقبال را به خود اختصاص داده است. کدام بخش برای نشان دادن محصولات و خدمات شما مناسبتر است و کدامیک کاربران را بیشتر به خود جذب میکند.
3- درک کردن قیف فروش
قیف فروش یا (Sales Funnel) یک مکانیزم مهم در مبحث دیجیتال مارکتینگ است که به کمک آن میتوانید میزان فروش محصولات و خدمات خود را افزایش دهید. درواقع قیف فروش ابزاری است که به شما کمک میکند تا در دنیای دیجیتال مشتری پیدا کنید. به کمک قیف فروش است که میتوانید مشتریان موقت خود را به مشتریان دائمی و بالفعل تبدیل کنید. به این منظور باید، ابتدا مشتریهای بالقوه را به کمک آگهی و تبلیغات مناسب از حضور خود مطلع کنید. سعی کنید در آنها علاقه و میل ایجاد کرده و به این شکل، آنها را به سمتوسوی سایت خود بکشانید. پس از جذب مشتری، شروع کنید راههای تجارت با او را ارزیابی کرده و اجرا نمایید.
4- ترسیم شخصیت مشتریهای ایده آل
سعی کنید خود را به مشتری نیز کنید. به این صورت که بجای او قرار بگیرید و از دید او نگاه کنید. سعی کنید متوجه شوید که این فرد چه علایقی دارد، از کجا خرید میکند و…
5-تعیین محل قرارگیری مشتری در قیف فروش
بعدازاینکه مشتری خود را شناختید و ارزیابی کردید، وقت آن رسیده که جهتدهی را آغاز کنید! باید به روند ورود مشتری به سایت و خرید کردن او جهت دهید و او را در مسیر مدنظر خود برای رسیدن به محصولات و یا خدمات راهنمایی کنید. یکی از بهترین روشهایی که میتوانید مشتری را به صفحه مدنظر خود هدایت کنید، استفاده از مقالات وبلاگهای مرتبط با آن خدمت یا محصول است.
6- خلق یک برنامه محتوا
همانطور که مطمئناً شنیدهاید، محتوا مهمترین بخش این دنیاست. بدون داشتن یک محتوای اصولی و جذاب نمیتوانید مشتری جذب کنید. به قول لی اودن: محتوا، دلیل شروع سرچ کردن در فضای مجازی است. پس سعی کنید محتوا را جدی گرفته و به شکل اصولی در برنامه خود قرار دهید. تعیین کنید که برای چه پلتفرمی و همچنین چه نوع محصولی قصد تهیه محتوا دارید. سپس با یک برنامه زمانبندی منظم به تولید و انتشار آنها بپردازید.
7-تحلیل نتایج
پس از انجام تمام مراحل، وقت آن میرسد که بهدرستی اجرای امور نظارت کنید. به این صورت که مطابق بر برنامهریزی انجامشده بر فعالیتها نظارت کنید. سعی کنید از خود بپرسید که آیا این بخش کار خود را درست انجام میدهد یا نه؟ آیا در جذب مشتری مؤثر بوده است یا خیر؟ و از این قبیل موارد. این نظارتها اگر با تحلیل همراه شود قطعاً شمارا در اصلاح برنامهها و کسب تجربیات جدید راهنمایی میکند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ بر اساس فریم ورک RACE
یکی دیگر از روشهای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، استفاده از فریم ورک RACE است. RACE یکی از استانداردهای تدوین استراتژی و برنامهریزی در بازاریابی اینترنتی میباشد. فریم ورک RACE مانند مدل SOSTAC ازجمله مدلهای استاندارد و مهم در فضای دیجیتال مارکتینگ است که در تدوین استراتژیهای بازاریابی اینترنتی نقش بهسزایی دارد. در فریم ورک RACE با چهار مرحله دسترسی، فعالیت، تبدیل و تعامل مواجه هستید که با ایجاد هماهنگی خوب میتوانید فروش بیشتری داشته باشید. در این بخش در مورد فریم ورک RACE و استراتژی دیجیتال مارکتینگ بر اساس این فریم ورک بحث میکنیم.
فریم ورک RACE و بخشهای آن
این مدل از چهار مرحله تشکیلشده است: 1- دسترسی (Reach) ، 2- فعالیت (Act) ، 3- تبدیل (Convert) و 4- تعامل (Engage)
1- دسترسی (Reach): منظور از این قسمت، میزان دسترسی مخاطبان به کسبوکار شما میباشد. درواقع Reach مربوط به افزایش آگاهی نسبت به برند، محصولات و خدمات در پلتفرمهای مختلف آنلاین است که بر اساس آن باید با تحلیل درست موقعیت فعلی در بازار بتوانیم ارزشهای پیشنهادی خود را به مخاطبان هدف برسانیم.
2- فعالیت(Act) : یک سری اقدامات هستند که در مخاطبان ایجاد میل و علاقه میکنند. این اقدامات باعث میشوند تا آنها بیشتر درباره شما، خدمات و محصولات شما بدانند و یکقدم دیگر به تهیه آن محصول نزدیکتر شوند. توجه داشته باشید که این کار در بسترهای مختلف آنلاین کار سادهای نیست و باید با صرف هزینه و زمان برای تولید محتوا، تبلیغات آنلاین و برندسازی قویتر بتوانید به هدف خودتان برسید. در این مرحله مخاطبان بیشتر با شما آشنا شدهاند و به دنبال کسب اطلاعات بیشتر نسبت به محصولات و خدمات شما هستند. در این مرحله میتوانید از فعالیتهایی چون ثبتنام در خبرنامه، دنبال کردن شبکههای اجتماعی، ارائه تخفیف، بررسی محصولات و… استفاده کنید تا مخاطب بیشتر با شما تعامل داشته باشد.
3- تبدیل (Convert): در این قسمت مخاطبان و مشتریان شما به سمت محصولات و خدمات شما هدایتشدهاند. این مرحله درواقع یکی از مهمترین قسمتهای فریم ورک RACE است؛ به این دلیل که خرید نهایی در این بخش انجام میشود. همیشه سعی کنید در هر موقعیتی در فضای آنلاین کاربران خود را برای خرید جذب کنید. در این قسمت یک کال تو اکشن (CTA) جذاب و کاربردی نیز میتواند مفید واقع شود.
4- تعامل (Engage): در مدل فریم ورک RACE بعد از مرحله تبدیل کاربر به مشتری یا نهایی شدن خرید، شما نباید رابطه و تعامل خود را با مشتری قطع کنید. بلکه برعکس باید در جهت وفادار نگهداشتن او قدم بردارید. باید تمام سعی خود را به کار بگیرید تا بتوانید طول عمری مشتری را افزایش دهید.
حرف آخر
شاید حالا که این مقاله را خواندید بیشتر درک کنید که هیچ کاری بدون استراتژی و برنامهریزی به نتیجه نمیرسد. استراتژی دیجیتال مارکتینگ یکی از مهمترین عناصری است که شما برای شروع کار نیازمند آن هستید. یک برنامهی جامع به شما کمک میکند مسیر درستی را برای مدیریت کسبوکار خود پیداکرده و تمام ابعاد آن را بسنجید. ممنون که ما را همراهی کردید.